فرشته ی آرزوهام...!!! ♥♥♥ نگران رفتن ها نباشید,زمین گرد است...♥♥♥ آرشيو وبلاگ نويسندگان وقتى كه میگى دیگه برا همیشه فراموشش كردى ؛ ببـــیــــــن این اسمش دلــــــه...
آتش زدن به یک "سرنوشت" تــرکـت کــرده؟؟؟
به سلامتی کسی که وقتی بغلش كردم تمام تنم لرزید ... نه واسه خوشحالی .... یا عشق بازی ... واسه ترس از فردای بدون اون یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 16:19 :: نويسنده : TaNhA
![]() گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم:
من رفتم ؛ باهات قهرم ، دیگه تموم!
دیگه دوستت ندارم ….. وچقدر دلم میخواهد بشنوم: کجا بچه لوس !؟ غلط میکنی که میری …..
مگه دست خودته ؟ رفتن به این راحتی نیست ! اما …. نمیدانم چه حکمتیست که آدمی همیشه اینجور وقتها میشنود : به جهنم … !
|
|||
![]() |